Monday, January 29, 2007

امروز در اين سرزمين عاشوراست. طی دو روز گذشته اولين اتفاق ناگوار و شايد يکي از تلخ ترين خاطراتم در ايرلند را تجربه کردم و باز هم دلبستگي، يار دردسرساز هميشگي، گريبانگيرم شد. دل گرفته است و احساس غربت بار ديگر پشت در خانه آن منتظر! ديشب وقتي زيارت عاشورا را زمزمه مي کردم، با خود فکر مي کردم که آيا جز من بني آدمی در اين جزيره وجود دارد که اين جملات را تکرار کند؟!!! ....

خدايا! روزی خواهد رسيد که من هم بتوانم اينجا را از نزديک حس کنم؟

السلام علي الحسين

و علی علی بن الحسين

و علی اولاد الحسين

و علی اصحاب الحسين

پروردگارا! توفيق اين ده که بتوانيم فلسفه قيام حضرت سيدالشهداء را در قرن حاضر حس کنيم! و سرلوحه راستاي زندگي مان قرار دهيم!

شايد چون زبان مادری ام ترکي است، بيان آنچه که خواهم گفت، منطقي نباشد. اما اسناد و شواهد زيادی وجود دارد که بيان مي کند اندوه و سوز عزاداری حضرت اباعبدالله در ميان مردم آذربايجان زبانزد عام و خاص شيعيان است. حتي شيعيان عراق هم به اين امر معترف شده اند. در هر حال، برای اين ايام محدود فايل های صوتيي به همراه آورده بودم که دو نمونه (1 و 2) را برايتان مي گذارم. با اينکه به زبان ترکيست، اما شايد نواي بخشي از آنها در کنار عکس بالا دلنشين باشد. مداح اين فايلهاي صوتي همان کسي است که عصر هر جمعه شبکه تهران نوای "اي قلم" به زبان ترکي را با صداي ايشان پخش مي کند.

التماس دعا!

2 comments:

Anonymous said...

allarin aghrimasin , chokh gozal nohalar goyobsan. emtyaz=5

Anonymous said...

agha salaam, mobarake in weblog! ma ham be jam'e mihmanane shoma ezafe shodim!