Saturday, October 6, 2007

کاش همان کودکي بوديم که حرفهايش را از نگاهش مي توان خواند. اما اکنون اگر فرياد هم بزنيم کسي نمي فهمد. دل خوش کرده ايم که سکوت کرده ايم. سکوت پر، بهتر از فرياد تو خاليست! دنيا را ببين... بچه بوديم از آسمان باران مي آمد، بزرگ شده ايم از چشمهايمان مي آيد! بچه بوديم دل درد ها را به هزار ناله مي گفتيم، همه مي فهميدند. بزرگ شده ايم، درد دل را به صد زبان به هر که مي گوييم ... هيچ كس نمي فهمد.

سنگدلا ، چرا دگر جور و جفا نمي كني؟

جور و جفا بكن اگر مهر و وفا نمي كني

زخم دگر بزن به دل ، مرهم اگر نمي نهي

درد دگر بده اگــر ، خســـته دوا نمي كني

عهد هر آنچه مي كني ، وعده به هر كه مي دهي

عهد ز يــاد مي بري ، وعده وفـــا نمي كني

تير غمم زدي به جان ، تا كه به خون نشاني ام

هرچه كني بكن بــتا ؛ زآنكه خــطا نمي كني